اگه تونستی:

 

اگر توانستی:

1) برای آخرین بار با تمام وجودت نگاش کنی

 

2) برای آخرین بار ببوسیش

 

3)برای آخرین بار صورتش را  نوازش کنی

 

4)برای آخرین بار دستای سردش را بگیری

 

5)برای آخرین بار نگاهش را  به  دفتر خاطرات ذهنت حک کنی

 

6)برای آخرین بار سرت را بگذار در سینه اش

 

7) برای آخرین بار به  گوشش زمزمه کنی و برایش  بگوی دوستش داری

 

8) برای آخرین بار بگوی با اینکه دیگه هیچ وقت نمیبینیش

 

 ولی همیشه حضورش را  حس میکنی

 

9) برای آخرین بار بگوی هیچ وقت نمیذاری حضورش را  در

 

خاطرت و در اتاقش وخانه  کمرنگ شود

 

10) برای آخرین باربگوی که هیچ چیزی نمی تواند  ما رو از هم جدا کند(حتی مرگ هم)

 

11) برای آخرین بار بگوی  جدایی بعد از 20 سال از توبرای من مثل مرگ بوده

 

12) برای آخرین باربگوی  با رفتنت من هستم  نابود میشوم

 

13) برای آخرین باربگوی  بدون تو زندگی برای من 

 

14) برای آخرین باربگوی میمانم تا من را یک بار دیگر صدا کنی

 

15) برای آخرین باربگوی...........

 

16)برای آخرین باربگوی..........

17) برای آخرین باربگوی..........

18) برای آخرین باربگوی خداحافظ

 
[ سه شنبه 18 اسفند 1394برچسب:عاشقانه ,عشق ,مطلب عاشقانه, ] [ 12:40 ] [ SAMAN ]
[ ]

نخستین نگاه

 

نخستین نگاهی ما را به هم دوخت

 

نخستین سلامی که در جان ما شعله افروخت

 

نخستین کلامی که دلهای ما را به بوی خوش آشنایی سپرد

 

وبه مهمانی عشق برد........

 

پر از مهر بودی            پر از نور بودم

 

پر از شوق بودی          پر از شور بودم

 

چه خوش لحظه هایی که از هم

 

نگاهی ربودیم و رازی نهفتیم

 

چه خوش لحظه هایی که می خواهمت را

 

به شرم و خموشی نگفتیم وگفتیم

 

*********************

 

نمیدونم از کی و از چی بگویم؟؟؟

 

از کجا شروع کنم این قصه ی تلخ را ؟؟؟؟؟؟؟

 

فقط این را  میتونم بگویم که:  تنها نگاه بود و عشقی که ما داشتیم

 

این شعر کل داستان ما هستش

 

همین..........................

 
[ سه شنبه 18 اسفند 1394برچسب:عاشقانه ,عشق ,مطلب عاشقانه, ] [ 12:39 ] [ SAMAN ]
[ ]

قسم به آن تبسم

 

قسم به آن تبسم کوچک که در آخرين لحظات به روي بام لبانت نشاندي که

 

 ديگر گريه نخواهم کرد و غصه نخواهم خورد.

 

بلی به شرافت شقايق ها سوگند،به سلوک نسترن عاشق،به يک رنگي جويباران

 

و به باراني که از آسمان چشمانم فرود مي آيد و چون سيلابي مي جوشد و

 

 گرد غم را از وجودم مي زدايد سوگند، که دسته گل ياد تو را همواره

 

 روي طاقچه ي عاطفه را به خورشيد وفا

 

خواهم گذاشت.

 
[ سه شنبه 18 اسفند 1394برچسب:عاشقانه ,عشق ,مطلب عاشقانه, ] [ 12:38 ] [ SAMAN ]
[ ]

باز آمدی ای جان من

 

باز آمدی ای جان من جانها فدای جان تو 
جان من و صد همچو من قربان تو ، قربان تو


من کز سر آزادگی از چرخ سر پیچیده ام 
دارم کنون در بندگی سر بر خط فرمان تو

 
[ سه شنبه 18 اسفند 1394برچسب:عاشقانه ,عشق ,مطلب عاشقانه, ] [ 12:36 ] [ SAMAN ]
[ ]

به تو که فکر می کنم

 

به تو که فکر می کنم

بی اختیار

به حماقت خود لبخند می زنم

سیاه لشکری بودم

در عشق تو

و فکر می کردم بازیگر نقش اولم …

افسوس
 
[ سه شنبه 18 اسفند 1394برچسب:عاشقانه ,عشق ,مطلب عاشقانه, ] [ 12:35 ] [ SAMAN ]
[ ]

تو که میدانستی

 

تو که میدانستی با چه اشتیاقی
 
 خودم را قسمت میکنم

پس چرا …
 
زودتر از تکه تکه شدنم…
 
 جوابم نکردی…
 
برای خداحافظی
 
 خیلی دیر بود… خیلی دیر !
 
[ سه شنبه 18 اسفند 1394برچسب:عاشقانه ,عشق ,مطلب عاشقانه, ] [ 12:34 ] [ SAMAN ]
[ ]

من بودم و غروبی سرخ

 


من بودم و غروبی سرخ که نشان از تاریکی تلخی داشت
 

به ذهنم فشار آوردم تا تو را به خاطر آورم
 

ولی هر چه سعی کردم به ذهنم هم نیومدی
 

همان لحظه که خورشید خانم داشت می رفت
 

به خاطرم اومد که تو تمام هستی من بودی
 

ولی نمیدانستم که به زیبا یهای دنیا نباید دل بست
 

به تویی که زیبایی محض بودی
 

آنروز غروب عشق من بود
 
[ سه شنبه 18 اسفند 1394برچسب:عاشقانه ,عشق ,مطلب عاشقانه, ] [ 12:33 ] [ SAMAN ]
[ ]

خداحافظ گل لادن

 

خداحافظ گل لادن، تموم عاشقا باختن.


ببین هم گریه هام از عشق، چه زندونی برام ساختن.


خداحافظ گل پونه، گل تنهای بی خونه.


لالایی ها دیگه خوابی، به چشمونم نمی شونه.


یکی با چشمای نازش، دل کوچیکمو لرزوند.


یکی با دست ناپاکش، گلای باغچمو سوزوند.


تو این شب های تو در تو، خداحافظ گل شب بو.


هنوز آوار تنهایی، داره می باره از هر سو.


خداحافظ گل مریم، گل مظلوم پر دردم.


نشد با این تن زخمی، به آغوش تو برگردم.


نشد تا بغض چشماتو، به خواب قصه بسپارم،


از این فصل سکوت و شب، غم بارونو بردارم.


نمی دونی چه دلتنگم، از این خواب زمستونی،


تو که بیدار بیداری، بگو از شب چی می دونی ؟


تو این رویای سر در گم، خداحافظ گل گندم.


تو هم بازیچه ای بودی، تو دست سرد این مردم.


خداحافظ گل پونه، که بارونی نمی تونه

 

 طلسم بغضو برداره، از این پاییز دیوونه

 
[ سه شنبه 18 اسفند 1394برچسب:عاشقانه ,عشق ,مطلب عاشقانه, ] [ 12:31 ] [ SAMAN ]
[ ]

ای مسافر غریبه

 

ای مسافر غریبه چرا قلبمو شکستی ؟


رفتی و تنهام گذاشتی دل به ناباوری بستی


حالا من تنها نشستم با نوای بی نوایی


چه غریبم بی تو اینجا ای غریبه بی وفایی

 
[ سه شنبه 18 اسفند 1394برچسب:عاشقانه ,عشق ,مطلب عاشقانه, ] [ 12:30 ] [ SAMAN ]
[ ]

دختری به کوروش کبیر گفت :‌

 

دختری به کوروش کبیر گفت :‌

 

من عاشق تو هستم ! کوروش گفت من لایق شما نیستم

 

لیاقت شما برادرم هست که از من زیباتر هست

 

 و اکنون در پشت سر شما ایستاده است  

 

دخترک به پشت سرش نگاه کرد اما کسی نبود ؛

 

 کوروش کبیر به او گفت اگر عاشق بودی

 

پشت سرت را نگاه نمیکردی
 
[ سه شنبه 18 اسفند 1394برچسب:عاشقانه ,عشق ,مطلب عاشقانه, ] [ 12:26 ] [ SAMAN ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 60 صفحه بعد

♥♥عاشقانه♥♥