قند لبانت
قند لبانت؛
نمک گیرم کرد!
نميدانم فشارم بالاست يا قندم!
وقتی کسی را عاشق خودت میکنی...
در برابرش مسئولی...
در برابر اشکهایش...
شکستن غرورش....
لحظه های شکستن در تنهایی...... و اگر یادت برود!!
در جایی دیگر سرنوشت به یادت خواهد آورد..
و نفهمیدی...
که برای داشتنت دلم را نه،
عشقم را نه،
رویاهایم را نه ...
برای داشتنت حسی را دادم که
بدون آن دیگر من، آن "من ِ " سابق نیستم ...
سکوت پشت تلفن سنگین ترین سکوته!
ن بغضتو میبینه ن التماس نگاهتو میفهمه!
فقط هیچی نمیشنوه!
با کسی باش که ... .
وقتایی که دلت گرفته ... .
حوصله نداری ... .
ناراحتی ... .
حس میکنی یه دنیا غم داری ... .
بلد باشه شادت کنه ... .
راه قلــ❥ـــبتو بلد باشه ... .
تنهات نزاه. ... .
تـــــــو دستـــ در دستـــ ِ دیگـــــــــــری ...
مــــن در حــــال ِنــــوازش ِ دلــــی کــــه ,
سخـــتــــ گرفتــــه از تــــ ـــو ...!
مـــــــدام تکــ ــرار می کنــــم :
کــــه نتــــ ــــرس ای دل ...!
آن دستـهــــا بــ ــه هیچکــــس وفــ ـــــا ندارنــــد ......!
هر آدمیــ توو زندگیش ؛
یه بیــ معرفتــــ داره ....
که اون بیــ معرفتــــ ،
یکی از دوستـــ داشتنیـــ ترین آدمایـــ روزگاره ... !!!
از سا ختـــــــار دنـــیــــــــا
اطلاع زیادی ندارمـــــــــ....
ولــــــی من هم دوســــت داشتـــــــــم
دنیـــــــــــای كســـــــی باشــــــــم...!!!♥♥♥
فاجعه یعنی
آنقدر در تـــــ♥ـــو غرق شده ام
که از تلاقی نگاهم با دیگری
احساس
خیانت می کنم!
عشق یعنی همین!!
می گــویند: دنیــــا بی وفــاســت؛
امـــا..... قدرش را بدانید!
مـن دنیــــای بـی وفــاتری هــــــــم داشتـــــه ام !!
گاهی دلم میخواد یکی ازم اجازه بخواد
که بیاد تو تنهاییم
و من اجازه ندم !
و اون بی تفاوت به مخالفتم بیاد تو و آروم بغلم کنه و بگه
مگه من مردم که تنها بمونی ..!!
نباید یـه مـو از ســرت کم بشه
حـق نــداری اخـــم کنـی
همــیـشـه بایــــد بخنـــدی
اجـــازه ناراحـــت شــدن نـــداری
بایـــد خــیــلی مواظــب خــودت بـــاشی
حــق مریــض شــدن هم نــداری......
باشــه، چــون من دوست دارم ـ♥
رفتنت
نبودنت
نامردیت...
هیچکدام نه اذیتم کرد
و نه برایم سوال شد!!
فقط یك بغض خفه ام می کند...!
چگونه نگاهت کردکه مرا اینگونه تنها گذاشتی...؟؟
با کمی حس تنهایی
باز احساس دلتنگی ام
گْل کرد
و تو را ملکه خیالاتش ساخت
کاش بودی
قصه به آخر میرسید...!
اما پائیز...
فصل خرمالوست
فصل گَسِ تنهایی!!!
فصل هزار چیزی است که یک جایش میلنگد
شاید فصل هزار بهانه ی دیوانگی...
دوست مجازی
چند وقت است برای تو می نویسم و تو میخوانی و گاهی تو می نویسی و من میخوانم حواست به من
باشد استکان چای یا سیگار را ول کن
چند دقیقه بیشتر طول نمی کشد.......
اگر روزی رسیدی که من نبودم تمام وصیتم به تو این است :
"خوب بمـــــــــــــان"
از آن خوب هایی که من عاشقش بودم ...
به بوسه هایت قسم
زمستان سردی در راه است
کمی جلوتر بیا
شراب لبانت را می خواهم
می گویند وقتی مست باشی
زمستان چله ی تابستان است...
ی شودمن بغض کنم
توبگویی:مگر خدایت نباشدکه تو اینگونه بغض کنی؟؟!
می شود من بگویم:خدایا !!!
تو بگویی : جان دلم . . .؟؟؟
کاشکی میومدی مثل همیشه دستمو می گرفتی
تو این همه غم و درد و ماتم تو نجاتم می دادی
بعد از تو نازنینم نمی خوام تو این دنیا بمونم
کاش می شد ،
فقط…
تــــــــ ــــــــو را داشته باشم…!
خدا هی بپرسد:
خوب، دیگر چه؟
من بگویم:
هیچ!
همین کافیست…!!!
دوستت دارم..چرایش پای تو،
ممکنش کردم،محالش پای تو
میگریزی از من و احساس من
دل شکستن هم ،گناهش پای تو
آمدی آتش زدی بر جان من
درد بی درمان گرفتن هم،دوایش پای تو
من اسیرم در میان آن دو چشم
قفل زندان را شکستن هم،سزایش پای تو
سوختم،آتش گرفتم زین سبب
آب بر آتش نهادن هم جزایش پای تو
پای رفتن هم ندارم من،از کوی دلت
پا نهادن بر دل مست و خرابم پای تو...
قلبم بی تابانه بهانه ی کسی را میکند که بار سفر بسته و رفته است.
رفته و چقدر زود از یاد برده که
نگاهی بی صبرانه منتظر نگاه های اوست
که چقدر آغوشی تشنه ی بغل های اوست
و این قلب دیوانه ی من باید رنج بکشد و
صبوری کند.
تا از یاد ببرد صاحبش را.
تا عشقی که سراسر وجودش را به لرزه می انداخت را فراموش کند.
و فراموش کند که روزی کسی بود
که برایش زندگی بود.
ترشحات خوبی هایت
به سنگین ترین نقطه قلبم رسیده است
سبک تر شده ام حالا،مثل پروانه
استشهاد سلولهای بدنم گواهی میدهد
به بیکران شدن روحم در انزوای جسمت
من در ترانه های تو غرق شده ام
جنگ دست و پایم بی فایده است
وقتی روحم را از چنگم در اورده ای
من با تو زنده ام یا مرده ؟
هیچ چیـز اینروزهــا آرامم نمیکنــد
نه بودن کمرنگت
نه گریه های شبانه ام
نه درد دل کردنم با دیــــوار!
نه دیوان فروغ
چیزی در درون مـن فرو ریخته است...
چیزی به نام او ...!
بلندی
سرازیری ... پایین
حرکت به جلو
گاهی به عقب
کمی بترس !
اما همبازی،
سربزیری نباش ...
همه عاشق شدن را بلدند
اما فقط تعداد کمی هستند که بلدند
چگونه در عشق با یک نفر برای مدتی طولانی بمانند
❤یـاد ِ تـُو . . .❤
↲ حکایت ِ همـان سیگاریسـت
کـه سالهـاست میگویـَم ↱
✘ ایـن نخ ِ آخـر اسـت . . !✘
سَلامتیـِـه هَمه خوبها.
گلچــینا.خسَتــها.مشَتــــیا.باادَبــا.بامــامـَـراما.
بدِردبخورا.سیِنه سوختها.جیِــگردارا.لاشیــا.اوبیها.دودره بازا.تکَخورا.
بامعرَفتا.حلجییا.
بِه سَلامتیه کَسایی که فقـط زمَین ازشون شاکِیه اونم بِخــاطر سَنگینی مــَـرامشون...
בوست בاشتن
בرב است
نه בرבی ڪًـه از پای بیفڪًـنـב
בوست בاشتن
زخم است
زخمی ڪًـه انسان
با בست خویش بر قلب میزنـב
جریانی تنـב و בائم
از مبـבاء تا مقصـב
בوست בاشتن
فریاـב همیشگی قلبها است
و בرבی است
ڪًـه مرحمش
درد است